مکتوبات من

سعی می کنم به کمک نوشتن کمی ساختارمندتر فکر کنم

مکتوبات من

سعی می کنم به کمک نوشتن کمی ساختارمندتر فکر کنم

نگاهی بر چند فیلم اخیری که دیده ام

يكشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۷

در این یکی دو ماه گذشته (وخصوصن دو سه روز اخیر ;) ) فرصت خوبی دست داد تا تعدادی فیلم ببینم. از دو سال پیش تصمیم گرفتم هفته ای یک فیلم ببینم. یک ترم هم با همین فرمون جلو رفتم. در آن بازه فیلم های خیلی خوبی هم دیدم و البته سعی می کردم در محتوای فیلم ها هم خیلی فکر کنم. از مدتی به بعد سعی کردم هر فیلم جدید بگونه ای با فیلم قبلی در ارتباط باشد؛ این ارتباط برای من گاهی کارگردان مشترک، گاهی بازیگر مشترک و گاهی هم ژانر یا موضوع مشترک بود. احساس کردم این جوری گین بیشتری دارد. به هرحال در صورتی این زنجیره ارتباط گسسته می شد که دوستی فیلمی معرفی می کرد و البته بلافاصله زنجیر ارتباط دیگری شکل می گرفت.

بعد از مدتی این عادت حسنه را ترک کردم. سال پیش وقتی دوباره آمدم آن را شروع کنم، با house of cards آشنا شدم و آن قدر فصل یکش خوب و آموزنده بود و بازی ها آن قدر شاهکار بودند که مطمئن بودم باید اول تا آخر فصل پنج آن را ببینم. سریالی که البته هرگز فصل پنجش را ندیدم. این اواخر آن قدر کشش داده بودند که حوصله ام را سر می برد (با این حال آن قدر آن سه فصل اول را دوست داشتم و بعضی سکانس ها در ذهنم مانده که فصول بعدش تصویر فیلم را خراب نکند).

این مقدمه طولانی را گفتم که بگویم مدتی است دوباره آن سنت حسنه را زنده کرده ام و فرصت کرده ام تعدادی فیلم ببینم. گفتم بعضی از آن ها را هم پیشنهاد دهم. به قول این برنامه ها، با ما همراه باشید:))

خطر اسپویل

Wild Tales

یک فیلم کمدی اسپانیایی که از چند داستان مجزا تشکیل شده. فضای داستان ها به شدت با هم متفاوته با این حال اشتراک محتوایی دارند و آن محتوا هم "انتقام" است. نه اینکه فکر کنید قراره کلید اسرار اسپانیایی نگاه کنید:)) روایت های خوبی داره. البته بعضی هاشون ممکنه زیادی خشن باشن (خصوصن ماجرای دو راننده ) یا زیادی رنگ و لعاب بهشون داده شده باشه. من دو داستانش را بیشتر دوست داشتم. یکی ماجرای دینامیت و نگاه انتقادی اش به وضع جامعه و اتفاقات دومینو ای که رخ می ده. در وهله بعد هم داستان عروسی.
ِ
عمومن فیلم های این ژانر اگر با هدف به تصویر کشیدن واقعه ای باشن و هدف به تصویرکشیدن داستان غیرتاریخی در بستری از حوادت تاریخی نباشد، طولانی و حوصله سربرند که دانکرک نه طولانی است و نه حوصله سر بر. موسیقی های فیلم هم که عالی است. همزمان هم از سه منظرگاه به دانکرک می توانید بنگیرید. هوا، زمین و دریا. به نظر من یک سر وگردن از فیلم های مشابهش مانند نجات سرباز رایان بالاتر است.
Insomnia

من همه فیلم های نولان به جز Insomnia (والبته Dunkirk که آن موقع هنوز ساخته نشده بود) را پشت سر هم دیدم و پشت سرهم کیفور می شدم. دقیق یادم نیست که چرا بی خوابی را پیش تر ندیده بودم. شاید به حاطر امتیاز imdb اش. نمی دانم. با این حال به نظرم خوب بود. بازی آل پاچینو درخشان است و خیلی خیلی عالی نقش فردی که 6 روز به خاطر شرایط آلاسکا نخوابیده را بازی می کند. فیلم دربردارنده چند dilemma یا همان دوراهی اخلاقی نیز است. سکانس آخر که آل پاچینو بعد از تیرخوردن به همکارش می گوید که من می خواهم بخوابم و می خوابد هم سکانس به شدت خوبی است. در مجموع فیلم خوبی در سبک خودش محسوب می شود.
Scent of a Woman

فیلم شاهکار است. اصلن همین که آل پاچینو در آن بازی می کند نباید شکی برای دیدش باقی بگذارد:)) آل پاچینو دو سخنرانی هم برایتان تدارک دیده. یکی درباره زن و دیگری هم درباره خبرچینی در انتهای فیلم که این آخری واقعن سکانس خوبی است. سکانس رقص تانگو هم زیباست اما من بیشتر از همه آن سکانسی را دوست داشتم که آل پاچینو قصد دارد خودش را بکشد اما چارلی نمی گذارد و درگیری بین آن دو دیدنی است. با این حال فیلم زیادی طولانی است. می توانستند در چند ده دقیقه کمتر نیز تمامش کنند.
Peaceful Warrior
 
Socrates: Everything has a purpose, even this, and it's up to you to find it.

Dan Millman: What kind of training you think I could do? I just had an accident!

Socrates: The accident is your training. Life is choice. You can choose to be a victim or anything else you'd like to be.

Dan Millman: Just ignore what happened to me?

Socrates: A warrior acts, only a fool reacts.

Dan Millman: What if I can't do it?

Socrates: That's the future. Throw it out.

Dan Millman: Well, how would we start?

Socrates: There is no starting or stopping, only doing.

 
Socrates: A warrior is not about perfection, or victory, or invulnerability. He's about absolute vulnerability. That's the only true courage.
فیلم زندگی است. یک ژیمناست که زندگی اش به ظاهر همه چیز دارد اما نمی تواند بخوابد. در واقع زندگی اش چیزهایی کم دارد. نمی تواند در لحظه زندگی کند. همه نگاهش معطوف به بیرون است نه به درون. داستان یک منتور که زندگی را می فهمد و یک جوان خام. زیباست. پر از دیالوگ های ناب. احتمالن باید یکی دو بار دیگر هم ببینمش.

Run Lola Run

ایده فیلم عالیه. هر لحظه می تونید بی شمار تصمیم بگیرید که حتی مرگ بی ربط ترین فرد دور و برتان مثل کسی که از کنارش در خیابون رد می شید رو تغییر بدید. خیلی جذابه. با لولا و تصمیماتی که می تونه در بیست دقیقه برای کمک به دوستش بگیره همراه می شید و هردفعه بعد از دیدن پایان دوباره از اول شروع می کنید و تصمیم متفاوتی می گیرید با این تفاوت که این بار نتیجه آن تصمیم گیری به تجربیاتتون افزوده شده. اینکه نمی شه گفت پیامد کاری که انجام دادید بیشتر خیر بوده یا شر. چند سال بعد هم مشخص نمی شه. چند قرن بعد هم همینطور. بین این چند فیلم، این را از همه بیشتر دوست داشتم.

بعد نوشت: من حرفم رو مبنی بر بد بودن فصل 5 ای که فقط یکی دو قسمتش رو دیده بودم، پس می گیرم:-" جز اواسط فصل 4 خانه پوشالی که کمی حوصله سر بر بود، بقیه اش عالی بودند. الان منتظرم فصل شش زودتر بیاد

نظرات  (۳)

  • پیمان محسنی کیاسری
  • ممنون بابت این پست. من زیاد دنبال فیلم خوب می‌گردم.
    پاسخ:
    خواهش می کنم پیمان جان:)
    peaceful warrior فیلم مورد علاقه من هم هست.

    اما شاید بازیگرهاش و کارگردانش به اندازه نویسنده خوب نبودند.

    من از اون تیکه‌ایش خوشم میاد که میرن با هم کوه.
    پاسخ:
    -به نظرم تو فیلم های این چنینی نباید درگیر بازی ها و کارگردانی بشیم. به نظرم محتوا اون قدر قابل قبول هست که بشه چیزهای دیگه رو نادیده گرفت.
    -آره اون سکانس، سکانس جالبیه. چند تا سکانس خوب دیگه هم تو ذهنم هست یکی اونجایی که میره دوش بگیره و سقوط قطرات روی دستش رو حس می کنه و کلی حرف تو ذهنش می گذره که ما نمی فهمیم ولی می تونیم حدس بزنیم یا اون سکانسی که دن لبه ی ساختمون یه درگیری رو با خودش تجربه می کنه. کلن فیلم خیلی خوبیه.
  • اسماعیل نادری
  • دو فیلم آخر رو ندیدم به لیست باید اضافه کنم
    ( یه لیست فیلم ها هس مثل کتاب اثبات اردوش)
    هرچی گشتم نتونستم فیلمی شبیه wild tales پیدا کنم . حس می کنم خیلی فیلمش واقع گرا و به زندگی نزدیک بود
    Proofs from THE BOOK. ... The book is dedicated to the mathematician Paul Erdős, who often referred to "The Book" in which God keeps the most elegant proof of each mathematical theorem. During a lecture in 1985, Erdős said, "You don't have to believe in God, but you should believe in The Book."
    پاسخ:
    - لیست فیلم ها مثل کتاب اثبات : )) اون دو فیلم رو هم حتمن ببین خصوصن آخری :)
    - با اینکه اون wild tales رو دوستم به عنوان یه فیلم فان بهم معرفی اش کرده بود و می گفت همینجوری بشین ببینش ولی من فیلمش رو خیلی دوست داشتم.
    - معلم ریاضی اول دبیرستانمون یکdvd پر از کتاب های ریاضی ای که ترجمه شده بودند و البته هنوز هم چاپ می شدند(و خوب هم اسکن شده بودند) در اختیار بعضی از بچه ها قرار داده بود.(البته یکم عذاب وجدان داشت که شاید کاردرستی نباشه چون این کتاب ها دارن چاپ می شن. البته پیشنهاد می کرد کتاب هایی رو که استفاده می کنید هراز گاهی برید از کتاب خونه مدرسه تون یکی دو روز امانت بگیرید و این حرف ها تا از نظر اخلاقی هم کار درستی باشه) یکی از اون همه کتاب، کتاب proofs from THE BOOK بود که تحت عنوان "کتاب اثبات" ترجمه شده بود. البته شاید بیشتر از چند بار نگاهش نکرده بودم. یادمه کلی اثبات برای نامتناهی بودن اعداد اول توش بود یا اون مساله معروف نگهبانی از موزه رو از روش خونده بودم. دوباره امروز رفتم کتاب رو نگاه کردم و کلی کیفور شدم:) چند تا چیز جالبم دیدم که باید بشینم سر فرصت بهشون فکر کنم:)

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی